

در سال 2014، برایان گرانک مایر یک مهندس نرم افزار اصلی در مایکروسافت بود که علاقه زیادی به مبارزه با تغییرات آب و هوایی داشت. در همان سال، او یک تسلا مدل S خرید و آن را از خانه خود در ردموند، واشنگتن، به سن خوزه، کالیفرنیا برد.
Grunkemeyer گفت: «در چنین سفری، شما زمان زیادی دارید تا عمیقاً در مورد شارژ EV فکر کنید.
اجرای آن؟ اگر پیشبینیها درست باشد، شارژ خودروهای الکتریکی به انرژی زیادی نیاز دارد.
Grunkemeyer شروع به کار بر روی یک راه حل کرد و یک استارتاپ را ایجاد کرد که در سال 2019 با نام FlexCharging راه اندازی شد. این شرکت اخیراً بسته اولیه اولین دور سرمایه گذاری خود را تکمیل کرد و مجموع بودجه را به 6.2 میلیون دلار رساند. سرمایه گذار اصلی آن Accurant International است.
چالشی که Grunkemeyer به آن پرداخت این واقعیت است که عرضه و تقاضای انرژی در طول زمان متفاوت است. پنل های خورشیدی و توربین های بادی انرژی بیشتری در طول روز یا شرایط باد تولید می کنند. اگر مثلاً همه از سر کار به خانه برگردند و همزمان ماشینشان را روشن کنند، تقاضا یا «بار» میتواند افزایش یابد. اگر تقاضا از عرضه پیشی بگیرد، شرکت های برق می توانند از منابع پشتیبان، اغلب ژنراتورهای زغال سنگ یا گاز استفاده کنند. در بلندمدت، آنها ممکن است نیروگاههای جدیدی بسازند تا اوج تقاضا را برآورده کنند – یا خطر خاموشی را تهدید کنند.
رفع

راه حل Grunkemeyer به رانندگان EV کمک می کند زمانی که انرژی فراوان است شارژ شوند. برنامه FlexCharging با استفاده از دادههای شرکتهای برق و یک سازمان غیرانتفاعی به نام WattTime، بهطور خودکار شارژ را مدیریت میکند تا همزمان با زمانهایی که کمترین تقاضا و عرضه سبزترین است. رانندگان اطلاعات را وارد می کنند، پنجره زمانی که وسیله نقلیه آنها به برق وصل می شود و حداقل سطح شارژی که باید به آن برسند را تنظیم می کنند.
این برنامه برای رانندگان رایگان است. در حال حاضر برای خودروهای 19 خودروساز و بیش از 60 مدل EV کار می کند.
شرکت های آب و برق به مشتریان FlexCharging پرداخت می کنند. این استارتآپ اطلاعات شارژ خودروها را جمعآوری میکند و گزارشهای داده ایجاد میکند تا به شرکتها کمک کند تا تقاضا را بهتر درک کنند و پیشبینی کنند. اگر شرکتهای برق مشتریان خود را وادار به استفاده از این اپلیکیشن کنند، با کاهش نیاز به سوزاندن سوختهای فسیلی یا ساخت نیروگاههای جدید، در هزینههایشان صرفهجویی میشود.
این برنامه همچنین می تواند در هزینه رانندگان صرفه جویی کند. شرکتهای برق در کالیفرنیا، آریزونا و سایر ایالتها نرخهای زمان استفاده دارند که برای تشویق به تغییر تقاضا، هزینه انرژی بیشتری را در دورههای تقاضای بالا از مشتریان دریافت میکنند. شرکت های آب و برق ایالت واشنگتن نیز به سمت نرخ های زمان استفاده حرکت می کنند.
Grunkemeyer گفت: “ما به رانندگان اجازه می دهیم تا نحوه شارژ ماشین خود را سفارشی کنند تا بیشترین صرفه جویی در هزینه یا کاهش انتشار کربن را داشته باشند.” ما قدرت را به دست راننده سپردیم».
رقابت این شرکت شامل WeaveGrid و EV.Energy است.
شرکت غیرمنتظره
گرچه گرانک مایر به عنوان یک بنیانگذار استارت آپ موفقیت هایی کسب کرده است، اما کارآفرین شدن هرگز یکی از اهداف او نبوده است.
او در سال 1998 اندکی پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه کارنگی ملون به مایکروسافت پیوست. او در تیم Big Data غول فناوری کار می کرد و پروژه های تحلیلی را برای Azure مدیریت می کرد. او کار، همکاران و مزایای سخاوتمندانه خود را دوست داشت.
اما وجدان او را به خود مشغول کرد. مبارزه با تغییرات اقلیمی نیازمند نوآوریهای جدید از جمله برای خودروهای الکتریکی است.
او گفت: «من متوجه شدم که با تمرکز بر این مشکل میتوانم تأثیر بیشتری در نجات جهان داشته باشم.
Grunkemeyer نیز به طور منحصر به فردی برای پرتاب مناسب بود.
نزدیک به 20 سال پیش، او کار داوطلبانه با گروه محیط زیست سیرا کلاب را آغاز کرد. او متوجه شد که شرکت محلی او، Puget Sound Energy، اپراتور یک کارخانه زغال سنگ متصاعد کننده کربن در مونتانا است. برایش معنی نداشت. بنابراین او سالها با اقتصاددانان و تنظیمکنندههای آنها ملاقات کرد تا هزینهها و پیشبینیهای آنها را بفهمد. او از مهارت های تحلیلی خود استفاده کرد و شروع به ” سوراخ کردن ” در اعداد به نفع زغال سنگ کرد.
فهمیدم که با تمرکز بر این مشکل میتوانم تأثیر بیشتری در نجات جهان داشته باشم.»
در نهایت، او به شرکت متقاعد شد تا نیمی از نیروگاه زغالسنگ کولستریپ را با بسته شدن نهایی در سه سال آینده ببندد. او علاوه بر پیروزی در آب و هوا، دانش عمیقی در مورد چگونگی کارکرد تاسیسات به دست آورد.
Grunkemeyer همچنین در مورد سرمایه گذاری خطرپذیر به عنوان یک سرمایه گذار در Seattle Angel Conference و SeaChange یاد گرفت.
او گفت: “این به من تجربه زیادی داد که حداقل اصول اولیه را از دیدگاه سرمایه گذار درک کنم.” اما این بدان معنا نیست که تبلیغ کردن، متقاعد کردن مردم به اینکه راه حل مناسبی دارید، تیم مناسبی دارید و در زمان مناسب در بازار حضور دارید، آسان است.
این شرکت در ابتدا با بیش از 2 میلیون دلار از Grunkemeyer و مشارکت محدود گروهی از سرمایه گذاران فرشته، خود سرمایه گذاری شد. این شرکت همچنین برای شتاب دهنده Cascadia CleanTech انتخاب شد.
FlexCharging به 19 کارمند و پیمانکار افزایش یافته است. این برنامه با شرکت های آب و برق در کالیفرنیا، کلرادو، یوتا، مین، استرالیا کار می کند و همچنان در حال گسترش است.
تیم اولیه FlexCharging شامل لورا مک کارتی، که قبلا مدیر ارشد اجرایی بود و اکنون یک مشاور استراتژیک است، و Ana Jamborcic، که مدیر استراتژی محصول قبل از ترک برای کار روی استارتآپ خود بود، بود. کارمندان فعلی عبارتند از تایلر فیلیپی، مدیر ارشد تولید، و کن نیکولز، که توسعه کسب و کار را مدیریت می کند.