

روی کاستا در مورد چگونگی انجام مؤثر علم تیمی بسیار فکر می کند. از دسامبر گذشته، این متخصص مغز و اعصاب مدیر عامل و رئیس سازمانی است که به کار تیمی و علم باز اختصاص دارد، موسسه آلن در سیاتل.
این مؤسسه بهعنوان نمونه رویکرد دسترسی باز خود، اخیراً «محقق دانش نوع سلول» خود را راهاندازی کرده و مجموعهای از مقالات را منتشر کرده است که نقشه تعاملی خود از سلولها را در مغز انسانها، موشها و میمونها نشان میدهد. و هدف آن تحت تاثیر قرار دادن بیماران با انعقاد قراردادی در بهار گذشته با شرکت بیوتکنولوژی BioMarin برای بهبود ژن درمانی است.
موسسه آلن که نزدیک به 20 سال پیش توسط پل آلن، یکی از بنیانگذاران فقید مایکروسافت تأسیس شد، بر علوم اعصاب، علوم سلولی و ایمونولوژی تمرکز دارد و تحقیقات بین المللی را از طریق گروه Frontiers خود تأمین می کند.
این مؤسسه مشابه علوم زیستی مؤسسه جداگانه آلن برای هوش مصنوعی (AI2) است، یک سازمان تحقیقاتی هوش مصنوعی مستقر در سیاتل و انکوباتور استارتآپ که همچنین توسط آلن تأسیس شده است.
پیش از این، کاستا مدیر عامل و مدیر مؤسسه رفتار مغز مورتیمر بی. زاکرمن در دانشگاه کلمبیا بود و آزمایشگاهی را اداره می کرد که بر مدارهای مغزی که زمینه ساز حرکت هستند متمرکز بود. کاستا با محیط جدید خود آشنا است: او قبلا در هیئت مشاوران موسسه علوم مغز بود.
او تابستان امسال انتقال خود به سیاتل را تکمیل خواهد کرد و رشد مورد انتظار موسسه را از حدود 600 به 700 کارمند در سال جاری مشاهده خواهد کرد. این موسسه برنامه های طولانی مدتی برای ایجاد تیم جدید دینامیک عصبی و تیم ایمونولوژی خود با بودجه تامین شده تا حدی از طریق اعتماد پل جی آلن دارد.
در مصاحبه ای با brooztechnology، کاستا در مورد تحقیقات تیمی، تعهد خود به تنوع و دیدگاه خود از رویکرد موسسه به مشارکت های جدید در صنعت صحبت کرد. کاستا که اهل پرتغال است نیز تحقیقات خود را در سیاتل در مورد الگوهای مغزی که زیربنای این حرکت هستند ادامه خواهد داد. کاستا از آلن جونز، یکی از بنیانگذاران، که به هیئت مدیره مؤسسه پیوسته است، مسئولیت را بر عهده می گیرد.
brooztechnology برای مصاحبه بعدی که برای وضوح و اختصار ویرایش شد، با کاستا در موسسه آلن ملاقات کرد.
به نظر شما بزرگترین اهداف موسسه آلن برای 2-3 سال آینده چیست؟
روی کاستا: دو یا سه سال اول در ساختن مؤسسه معمولاً در مورد فرهنگ است، ایجاد فرهنگ تعلق و ترکیب روشی که ما علم انجام می دهیم. [the institute]، علم تیمی، علم باز، با روشی که ما بودجه علمی را از خارج می کنیم. مراحل فوری فرآیندی را ایجاد می کنند که از طریق آن همه احساس می کنند در تعیین اهداف آینده مشارکت دارند.
اهداف بلند مدت در موسسه آلن چیست؟
من ایده های خودم را دارم، اما می خواهم مردم در این روند مشارکت داشته باشند. و سپس من فکر می کنم که ما قصد داریم وارد برخی از مرزهای جدید از نظر علمی شویم تا در داخل تعیین کنیم که مؤسسات چه هستند. موسسات ما حدود 15 سال چرخه عمر دارند و بعد سوال جدیدی می پرسیم. (شش شعبه این موسسه در حال حاضر علوم مغز، علوم سلولی، ایمونولوژی، گروه مرزی، دینامیک عصبی و برنامه MindScope برای مطالعه رفتار و آگاهی هستند.)
سوال بزرگ بدون پاسخ در علوم اعصاب که شما شخصا دوست دارید در طول پنج سال آینده کشف شود چیست؟
“ما این جاه طلبی را داریم که موسسه آلن را حتی در سطح ملی و بین المللی فراتر ببریم، نه تنها در اکتشافات، بلکه در روش ساخت آنها.
روی کاستا
تعامل بین سیستم عصبی و بقیه بدن. ما مجذوب چیزهایی مانند آگاهی و نحوه درک ما از جهان خارج بودیم. اما ما سیستم عصبی را به عنوان تنظیم کننده اصلی هموستاز ندیده ایم [balancing the body’s operations] با سیستم ایمنی بدن به عنوان مثال، چرا اضطراب و استرس اینقدر بر سیستم ایمنی و سلامت شما تأثیر می گذارد و بالعکس؟ چرا اگر بیماری و التهاب دارید ممکن است افسرده شوید؟
چه هم افزایی بین حوزه های مختلف هر موسسه وجود دارد و چه چیزی را می توانید در آینده بررسی کنید؟
یک مثال ارتباط بین سیستم عصبی و سیستم ایمنی است. این دو سیستم به طور طبیعی با هم تعامل دارند. و سپس علم سلولی وجود دارد. برخی از سلول های ایمنی و اپیتلیال [in skin and other organs] آنها می توانند برای سه روز زندگی کنند، دیگران می توانند برای مدت طولانی زندگی کنند، و سپس نورون 80 یا 90 سال زندگی می کند. ما باید از نظر سلولی بفهمیم که چگونه آنها متفاوت هستند. بین رشته ها هم افزایی وجود دارد.
و سپس ایده طول عمر به طور کلی وجود دارد. ایده تاثیر بسیار مهم است، اگر درک کافی داشته باشیم، آیا می توانیم مداخله کنیم؟ همچنین چیزهای شگفت انگیزی در حد فاصل بین زیست شناسی و زیست شناسی مصنوعی رخ می دهد. اینها چیزهایی هستند که در دراز مدت به ما علاقه دارند.

دیدگاه خود را برای ارتباط با صنعت به ما بگویید. چگونه می توانید اسپینات ها را تشویق کنید و آنها چگونه باید باشند؟
در آنجا قدم های کودکی برمی داریم. این حوزه ای است که ما اکنون در حال بررسی آن هستیم، ابتدا از طریق مشارکت. هنوز هیچ خبر مشخصی وجود ندارد، اما امیدوارم مشارکت هایی که در حال ایجاد آن هستیم، وجود داشته باشد.
بخشی از درک ما از علم باز این است که مطمئن شویم که به بیمار می رسد و سپس تأثیر می گذارد. شما می خواهید به نوعی سعی کنید انتخاب کنید کدام شریک می تواند این کار را انجام دهد. بنابراین گاهی اوقات این تصمیم چندان مالی نیست. این یک تصمیم برای تأثیرگذاری و شریک مناسب است.
ما به سطح خاصی می رویم و سپس شرکای وجود دارند، شرکت هایی که در این بخش دیگر متخصص هستند. و آنها تشنه نوع داده هایی هستند که از اینجا بیرون می آیند. چیزی که اکنون در حال مطالعه آن هستیم این است که چگونه میتوان این را با مدل علم باز و ایدهمان که میخواهیم اکتشافات را تسریع کنیم و تأثیر بگذاریم ادغام کنیم.
شما تعهد خود را به افزایش تنوع در STEM ابراز کرده اید. ممکن است کمی بیشتر به ما بگویید؟
این چیزی است که من شخصاً به آن علاقه زیادی دارم. به نظر من، این باید مانند هر چیز دیگری باشد: بر اساس دانش، بهترین شیوه ها و داده ها. یکی از اولین گام ها راه اندازی و استخدام کارشناسان داخلی و راه اندازی دفتر تنوع و وابستگی است. ما می خواهیم فرهنگی داشته باشیم که در آن تنوع بیشتری داشته باشیم، اما در عین حال مردم احساس کنند که به آنها تعلق دارند و آنها را می بینند.
و این همه ابعاد انسانیت، جنسیت، نژاد را در بر می گیرد و ما می خواهیم کمی فراتر از آن برویم. به طور بالقوه، ما باید ساختارهایی را که برای تأثیرگذاری مضر هستند، از جمله نحوه استخدام و ترفیعات، بازآرایی کنیم. و من فکر می کنم که ما آماده انجام این کار هستیم، نه تنها از داخل، بلکه از بیرون.
در علومی که خارج از ما سرمایه گذاری می کنیم، ما همچنین علاقه مندیم که چگونه می توانیم نمایندگی را در STEM و همچنین در مراقبت های بهداشتی تغییر دهیم. به عنوان مثال، یک پروژه بسیار جالب در ایمونولوژی، شناسایی جمعیت های مختلف و تغییر فناوری به گونه ای است که ارزان تر باشد و بتوان نمونه ها را از راه دور جمع آوری کرد. اینها چیزهایی هستند که تفاوت ایجاد می کنند – اگر بتوانیم وضعیت ایمونولوژیک شما را به روشی بی سابقه تشخیص دهیم، اما همچنین آن را برای افراد بیشتری در دسترس قرار دهیم.
هر نظر اخیر؟
من پتانسیل زیادی در موسسه آلن و همچنین در سیاتل به طور کلی می بینم. ما این جاه طلبی را داریم که مؤسسه آلن را حتی در سطح ملی و بین المللی فراتر ببریم، نه تنها در اکتشافات خود، بلکه در روش ساخت آنها. ما به اکتشافات و همچنین نحوه رسیدن به آنجا علاقه مندیم.
در نهایت، علم تیم برای افراد و دانشمندان و تیم های دانشمندان است. و همچنین بر تنوع و شمول در میان تیم های افراد تأثیر می گذارد. ما نمی توانیم با علم صحبت کنیم، فقط می توانیم از طریق مردم عمل کنیم. می خواهیم بگوییم که موسسه آلن A، B و C را کشف کرده است، اما موسسه آلن نیز به خاطر تیم های خود شناخته شده است.